الناالنا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

Elena my little angle

النا آآآم می خوره

نفس مامانی شما خیلییی غذا خوردن رو دوست داری *از 18 آذر یعنی 6 ماه و 2 روزگی سوپ رو با آب بوقلمون برات شروع کردم الان سوپ بوقلمون و ماهیچه می خوری...مرغ خیلی بهت نساخت. این اولین سوپته..البته از دفعه های بعد پیاز توش حذف شد!       * از وقتی جعفری تو سوپت ریختم آنچنان لبتو موقع غذا می مکی انگار آبنباته..خیلی سوپ با جعفری رو دوست داری.   *قدت شده 70 سانت مامان جون. الان 8 کیلو و نیم هستی..عاشق اون قد و بالاته مامانت عشق من.   * یه هفته بعد از تولد 6 ماهگی خونه خاله زهره برات تولد گرفتیم.اینم کیکت:         * این روزا روزای مهمی برای خانواده کوچیک ماس...
28 آذر 1392

6 ماهی که گذشت

خوشگل مامان الان شما تو خواب نازی و مامان وقت کرده بعد از مدتها بیاد تو وبلاگت بنویسه     سرم خیلی به توفسقل شیطون بلا گرم بوده و همه وقت منو می گیری اتفاقات زیادی تو این مدت افتاده   * کوچولوی مامان شما روز چهارم تولدت بدجوری زدی گرفتی و 2 روز بیمارستان بودی...بعد روز 20 تولدت هم دوباره زردیت بالا رفت و متاسفانه 2 روز دیگه بستری شدی     * تا 2 ماهی یه کوچولو دل درد و اینا داشتی و جوش و بی تابی و همش دوست داشتی بغل باشی. 4 ماهه که شدی مامان تشخیص داد آلرژی داری و با یه سری رعایت الان خیلی بهتری     * ماه اول فقط 600 گرم وزن گرفتی ولی از ماه بعد جبران کردی و الان خدا رو شکر...
13 آذر 1392
1